شفافیت جدیدی برای مدیریت فرآیندهای کسب و کار (2)


در قسمت قبل توضیحاتی مبنی بر تفاوت درک افراد سازمان از فرآیندهای وضع موجود و  آنچه در واقعیت با ابزارهای فرآیندکاوی قابل مشاهده است، داده شد. در این قسمت اهم علل این تفاوت ها تشریح می گردد.

1-فرآیندها همواره قابل تغییر هستند. همچنین استثنائات نیز در روند اجرایی فرآیندها وجود دارند که باید به درستی شناسایی وکنترل گردند. این استثنائات منجر به ایجاد انحراف فرآیندها از آنچه مستند و شناسایی شده اند می‌گردند.

2-هر فرد در سازمان تنها بخش کوچکی از فرآیند را مشاهده می کند. اغلب افراد هیچ اطلاعی از فعالیت ها و روند اجرایی قبل و بعد  از فرآیندهای مشابه در سازمان خود ندارند. به همین دلیل داشتن یک دید کلی از سازمان و فرآیندهای آن بسیار مشکل خواهد بود. بنابراین هیچ کس دید کامل و درستی از فرآیندهای end-to-end در سازمان ندارد.

3-فرآیندها بسیار پیچیده هستند. اگر فکر می کنید فرآیندها، مجموعه ای از صدها فعالیت موقتی و مرتبط بهم را توصیف می کنند. بدون شک در داشتن یک دید کلی از فرآیندهای سازمان قطعا دچار مشکل خواهید.

برای حل این مشکلات چه باید کرد؟

برای حل این مشکلات نیازمند ترسیم نقشه فرآیندهای وضع موجود هستیم. لازم به ذکر است، در شروع هر پروژه بهبود فرآیندها ، فرآیندهای وضع موجود باید توصیف، اندازه گیری و مستند شوند. مستند ایجاد شده بعنوان مرجع برای پروژه بهبود فرآیندها ضروری است. بطور معمول فرآیندهای وضع موجود در مصاحبه ها و بحث با افراد سازمان شناسایی می گردد. اما شاید افراد سازمان نظرات متفاوتی درمورد فرآیندهای مشابه داشته باشند. درنتیجه مشکل چیست و چگونه قابل حل خواهد بود؟

در پست های بعدی به راهکارهایی جهت حل این مشکلات خواهیم پرداخت.

تهیه و تنظیم: سپیده جوزدانی

به این محتوا امتیاز دهید

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *