مدیریت فرآیند کسبوکار استراتژیک مفهومی است که توسط افراد زیادی مطالعه شده و توسعه یافتهاست.بحث بر روی این موضوع را با نقل قولی از یکی از بهترین متخصصان بازاریابی آغاز میکنیم. این عبارت، یکی از مهمترین گامهای تصمیمگیری در مورد مدیریت فرآیند کسبوکار استراتژیک برای یک شرکت را بیان میکند: برنامهریزی استراتژیک.
برنامهریزی استراتژیک یک روش مدیریتی جهت تعیین مسیر برای سازمانی است که به دنبال رسیدن به درجه بالاتری از ارتباط با محیط است.
فیلیپ کاتلر
پس از استفاده از برنامهریزی استراتژیک و کشف مسیر کسبوکار نیاز به بررسی چگونگی نوآوری در فرآیندهای کسبوکار جهت رسیدن طی این مسیر است. این بررسی به فهم این موضوع میپردازد که چگونه هر فرآیند ارزش مورد نظر سازمان در زنجیره ارزش را به مشتری یا کاربر نهایی تحویل میدهد. این ارزش میتواند در قالب خدمت یا محصول باشد.
در این زمینه، نیاز به بهبود یا ایجاد فرآیندهای جدید است. این نیاز ما را به سمت استفاده از ابزارهای مدیریت فرآیند کسبوکار هدایت میکند. ابزارهایی که پیادهسازی بسیاری از مراحل مهم مدیریت فرآیند کسب و کار استراتژیک را تسهیل میکند. جهت فهم واضح این نکته که ابزارهای مدیریت فرآیند کسبوکار چگونه باعث ایجاد تغییر در زمینه پیادهسازی طرح BPM استراتژیک میشود، نشان میدهیم که استفاده از این ابزارها تا چه حد با مراحل فرآیند پیادهسازی طرح مرتبط است.
فهمیدن استراتژی
کسی که نمیداند به کجا میرود، هیچوقت به آنجا نخواهد رسید.
مرحله ابتدایی برنامه استراتژیک معمولا با تحلیل محیط داخلی و خارجی برای فهم نقاط ضعف و قوت کسبوکار درگیر است. سپس به این میپردازد که چگونه از این مشخصهها استفاده کرده یا حتی آنها را تغییر دهیم. استفاده از نمودار SWOT میتواند به این تحلیل کمک بسیار کند.
مولفههای ارزشمندی که برای این تحلیل در دست است اینگونهاند: قابل اطمینان، امن، اطلاعات از پیش آماده. و با یک سیستم مدیریت فرآیند کسبوکار که از پیش در کسبوکار پیادهسازی شده است، در مورد این موارد مشاوره داده میشود. این مشاوره با گزارشها و اشکال شهودی و قابل فهم داده میشود.
(جهت اطلاعات بیشتر در این زمینه، درمورد داشبوردهای مدیریت فرآیند کسبوکار جستجو کنید)
آگاهکردن تمام مدیران از استراتژی
با استفاده از دادههای واضح، گزارشهای قابل اطمینان و اطلاعات شفاف، اطلاعرسانی تصمیمات مدیران بالایی به مدیران پایینی سادهتر میشود. لذا تیم مدیریت بر اساس دادههای و واقعیتهای شفاف آگاه میشود. نرمافزارهای مدیریت فرآیندهای کسبوکار در این زمینه کمک بسیاری میکنند. نرمافزارهای مدیریت فرآیند کسبوکار باعث افزایش قابلیت اطمینان تصمیمات شده و باعث مشارکت افراد در تیم مدیریت میشود.
تعریف واضح اهداف در دیگر سطوح سازمان
پس از تهیه اهداف مدیریت فرآیند کسب و کار استراتژیک، مدیریت استراتژیک خوب نیاز به تعیین اهداف برای دیگر سطوح سازمان دارد. (سطح تاکتیکی و سطح عملیاتی) در اینجا هم مدیریت فرآیند کسبوکار مطرح میشود. مدیریت فرآیند کسبوکار نه تنها به تعریف نحوه راهاندازی فرآیند که به بهبود و بازطراحی فرآیند جهت تناسب با اهداف استراتژیک کمک میکند.
پایش مداوم مدیریت فرآیند استراتژیک
با توجه به مراحل پیشین، اینکه کسب و کار قرار است به کجا برود و چگونه به آن برسد مشخص شد. اما آیا کسب و کار درست پیش میرود؟ چطور قرار است رسیدن به شاخصهای کلیدی عملکرد پایش شود؟
سیستمهای کارای مدیریت فرآیند کسب و کار نه تنها نتایج را به سرعت و کارآمدی پایش میکنند، بلکه طوری طراحی شدهاند که به سادگی این دادهها را به سیستمهای اطلاعرسانی انتقال میدهند. این انتقال باعث دسترسی کسانی که باید متوجه آنها باشند میشود.
تصمیمگیریهای سریع
مدیریت، تفکر منفعل و سازگارشونده نیست. مدیریت فعالیت در جهت ایجاد نتایج دلخواه است.
پیتر دراکر
با امکان پایش پیوسته نتایج، تحلیل صحیح از اطلاعات تهیهشده توسط سیستم مدیریت فرآیند کسبوکار، به گرفتن تصمیمهای سریع و محکم میانجامد. این تصمیمات در جهت رسیدن به کارایی و اثربخشی در فرآیند است.
مرور و بازبینی استراتژی
بر اساس تحلیلهای محیط خارجی، شرکتها به مرور طرحهای استراتژیکشان میپردازند تا در کسب ارزشهایشان بهبود یابند. به علاوه این کار باعث درک ارزش موجود در محصولات و خدمات برای مشتریان میشود. طی این زمان، داشتن ابزار مدیریت فرآیند کسبوکار جهت تهیه دادههای تاریخی، نمودارها، نقشهها، جدولها، ماتریسها و دیگر اطلاعات مفیدی که برای بازتعریف برنامهریزی استراتژیک به کار میرود، بسیار مهم است. سپس باید این مراحل را چندباره تکرار و بهروز کرد تا بتوان به حقایق جدید بازار دست یافت.
منبع: www.heflo.com
ترجمه و تنظیم: حسین مرشدین
دانلود مقاله
بدون دیدگاه