مدیریت و برنامهریزی استراژیک با تجزیه و تحلیل شرایط درونی و بیرونی و هچنین توجه به ماموریت، چشمانداز و اهداف سازمانی به دنبال اتخاذ استراتژیهای مناسب است تا مسیر حرکت سازمان را تعیین نماید.
یکی از ویژگیهای دنیای کسبوکار کنونی تغییر مداوم و نسبتاً سریع در نیازهای مشتریان است و از این رو کسب رضایت مشتریان به عنوان مهمترین هدف هر سازمانی، با چالشهای اساسی مواجه است. از سوی دیگر سازمانها ناگزیر به ورود به عرصه رقابت هستند و از این میان سیستمی شانس بقا دارد که سازوکارهای لازم برای آگاهی سریع از تغییرات در نیازمندی مشتریان و رفتار رقبا را داشته و توانایی پاسخگویی سریع به آنها را نیز دارا باشد؛ در غیر این صورت شانس چندانی برای موفقیت در عرصه کسب رضایت و رقابت نخواهد داشت. در چنین شرایطی سازمانها به دنبال استفاده از رویکردهای مدیریتی نوینی هستند تا از میدان رقابت خارج نگردند. مدیریت و برنامهریزی استراتژیک از جمله رویکردهای مدیریتی است که به تغییرات درونی و بیرونی سازمانها نگاه جامعی دارد و در محیط پرخطر امروزی کسبوکار میتواند در سربلندی و موفقیت سازمانها مفید و موثر باشد.
تفاوت مدیریت استراتژیک با دیگر پارادایمهای علم مدیریت را دقیقا باید در اصطلاح استراتژی یافت. در این پارادایم، تمام شئون مدیریت حول محور استراتژیهای سازمان گردش کرده و هماهنگی و انسجام خود را حفظ میکنند. تعاریف مختلفی از استراتژی صورت پذیرفته است که میتوان در قالب عناوینی چون: استراتژی به عنوان طرح، استراتژی به عنوان نیرنگ، استراتژی به عنوان الگو، استراتژی به عنوان موقعیت و استراتژی به عنوان نگرش؛ بیان کرد.
مدیریت و برنامهریزی استراتژیک نیز به صورتهای مختلف تعریف شده است که میتوان تعریف کلی از هر کدام ارائه کرد. مدیریت استراتژیک عبارت است از: «فرآيند تضمين دستيابي سازمان به ماموریت، چشمانداز و اهداف از طریق به كارگيري استراتژيهاي مناسب نسبت به شرایط بیرونی و درونی». طبق اين بيان، يك استراتژي مناسب مطابق با نيازمنديهاي يك سازمان در زمان مشخص، تعريف ميشود. فرآيند مديريت استراتژيك شامل شش گام متوالي و مستمر است: (1) شناخت محيط، (2) تعیین جهت سازمان، (3) تعیین اهداف، (4) تعيين و تدوين استراتژيها، (5) بسترسازي و اجراي استراتژيها، (6) كنترل استراتژيها. برنامهریزی استراتژیک نیز اینگونه تعریف میگردد: «فرآیند بررسی موقعیت فعلی و مسیر آیندهی سازمان، تنظیم اهداف، تدوین استراتژی برای تحقق آن اهداف و اندازهگیری نتایج است».
براساس آنچه گفته شد عدم توجه به مدیریت و برنامهریزی استراتژیک توسط سازمانها، این پیامدها را در پیش دارد:
- عدم توجه به شرایط محیطی ناشی از عملکرد رقبا، مشتریان و ساختار بازار،
- عدم توجه به مسیر و جهت حرکت سازمان در راستای دستیابی به چشمانداز مورد نظر،
- عدم توجه به تغییرات مورد نظر درونی و در نهایت عدم ایجاد پیوستگی در اقدامهای سازمان در دورههای زمانی طولانی،
- از بین رفتن خلاقیت و نوآوری و به طور کلی کنشگری سازمانی در راستای پیشبرد سازمان.
بدون دیدگاه