کمرنگ شدن بازار سنتی سیستم های مدیریت فرایند کسب و کار:
با اینکه هنوز فعالانی در بازار سنتی سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار وجود دارند؛ بیشتر آنها مخفی شدهاند و کمتر فعالیت می کنند. به دلیل تحول دیجیتال موجود، موجودیت جدیدی در این بخش به وجود آمده است و فرآیند ها را تحت سلطه خود درآورده است. این موجودیت جدید همان فرایند کاوی یا بخش RPA با ارزشگذاری عجیب و غریب است. استفاده از نرم افزار فرآیند کاوی نیز این روند را تسهیل کرده است. در آینده شاهد ظهور سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار هوشمند خواهیم بود.
تغییر دیدگاه فروشندگان فعلی:
در گذشته نه چندان دور، ما مشاهده کردیم که شرکتهای مایکروسافت، IBM و Hyland فروشندگان RPA را به دست آوردند( به ترتیب Softmotive, WDG Automation, and Another Monday). ما مشاهده کردیم که UIPath (ProcessGold) و) Abby (Timeline PI فروشندگان فرآیند کاوی را به دست آوردند. فروشندگان مدلسازی فرایند از جمله Signavio (هوش فرایند Signavio) و GBTec (Apromore) پیشنهادات فرایند کاوی را راه اندازی کردند. از برخی دیدگاهها این حرکات نشان دهنده این است که دیدگاه فروشنده فعلی خوب است؛ اما عمیقتر میشود و در آینده تمایلات آشکار جدیدی را در این زمینه خواهیم دید پس معماری سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار تغییر خواهد کرد.
اولین فعالیتها برای بازطراحی سیستم:
حدود 15 سال پیش، تحلیلگرانی مانند Jim Sinur امواجی را در اطراف BPMS یا همان سیستم های مدیریت فرآیند کسب و کار ایجاد کردند. در آن زمان فعالان کوچک و بزرگ زیادی در بازار بودند که برای کسب موقعیت تلاش میکردند؛ اما حتی موفقترین فروشندگان واقعاً برنده نشدند. آنها مشتریانی را به دست آورده و کسب درآمد کردند؛ همچنین ارزش آنها بالا رفت. اما هیچ یک از آنها به آنچه میتوانستند باشند؛ دست نیافتند.
در آن زمان اغلب ناتوانی برخی از فروشندگان برای تطبیق طراحی و تحلیل با اتوماسیون دیده میشد. به جای این که سیستمهای BPMS به سیستمهای BPM توسعه یافتهتری تبدیل شوند به ناچار به اتوماسیون تبدیل میشدند. Metastorm با مالکیت ProVision سعی کرد این دو جهان را به هم اتصال دهد؛ اما متوجه شد که معرفی ابزارهای تحلیل سبب کاهش فروش اتوماسیون میشود و ارزش سفارشات را با خطر مواجه میکند. ضمناً بیشتر فروشندگان سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار پذیرفتند که آنها فروشندگان برنامههای کاربردی یا راه حلهای پیشساخته بودند و یا فقط در انتهای خط طولانی ابزارهای توسعه قرار داشتند.
به تحلیلگران معیار مانند Jim Sinur, Connie Moore و Neil Ward-Dutton که پیشنهادات و ارزیابیهای مخالفی را ارائه میدادند؛ فکر کنید. آنها دیدند که سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار واقعاً کارا، شامل کشف فرایندهای اتوماتیک، تجزیه و تحلیل و طراحی، شبیه سازی، اتوماسیون، نظارت و بهبودهای مداوم میباشند. آنها مشاهده کردند که لازم است که سیستم، کسب و کار محور باشد و روی خروجیهای کسب و کار تمرکز شود. حتی نرم افزار AG که قطعات بیشتری را نسبت به دیگران به دست آورد؛ نتوانست راه حلهایی را برای جلوگیری از شکست ایجاد کند.
برای اینکه بدانید مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) در شرکت شما چه کمکی می کند کلیک کنید!
موارد موثر بر تغییر در سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار:
در سه سال گذشته، سه مورد کلیدی موثر در بازاراتفاق افتاده است؛ که ما هنوز نتوانستهایم به طور کامل آنها را اجرا کنیم. اول این که خریداران مدلسازی فرایند ابری مانند Signavio، افزایش درآمد زیادی داشته اند و درآمد آنها حتی بیش از درآمد رهبر قبلی بازار IDS Scheer بوده است؛ که این سبب ایجاد علاقه زیادی به مدلسازی فرآیند گردید. دوم این که، فروشندگان RPA ، تکنولوژی اتوماسیون شکستی را طراحی کردند که نسبت به سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار قدیمی کسب و کار محورتر بود و سبب افزایش درآمد و نفوذ بیشتر در بازار میشد. سوم اینکه Celonis مدیریت عمیقی را برای ساختن یک فرایند کاوی ارزشمند تجاری بهکار برد؛ که سبب افزایش بسیار زیاد درآمد آنها گردید. این سه گرایش با همدیگر اثبات میکنند که با متناسبسازی صحیح بازار و محصول هنوز علاقه زیادی به تکنولوژیهای ویژهای که در گذشته به آنها فکر میشد؛ وجود دارد.
آینده انواع سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار:
موارد مطرح شده ما را به نقطهای میرساند که تبدیل به نقطه باز طراحی سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار میشود. نسل بعدی سیستمهای مدیریت فرایند کسب و کار، فقط به خاطر عملی کردن آنچه که قبلاً وعده داده شده بود؛ قابل توجه نخواهد بود؛ البته تفاوتهایی خواهند داشت. احتمالاً این نسل، به صورت یک تکنولوژی ابر-اول خواهد بود. همه جنبههای این زنجیره چرخ کاربران و مدیران کسب و کار را به جلو حرکت میدهد و از اینکه تنها یک بازی فناوری اطلاعات باشد؛ دور میشود. در ضمن از مجموعه ویژگیهای یکپارچه عمودی که توسط فروشندگان مدرسه قدیمی BPMS استفاده میشد نیز دور میگردد و به جای آن روی “S” تاکید کرده و در اصل به یک پیشنهاد مناسب تبدیل میشود. نسبت به یک پلتفرم، این مجموعه به صورت اجزای گسسته ارائه میگردد که اگر با هم به کار برده شوند طیف کاملی از محوریت فرآیند مورد نیاز سازمانها را اداره میکنند.
نکته جالب این است که ممکن است پذیرش بازار به وسیله یک رویکرد رو به عقب هدایت شود. یعنی به جای اینکه از همان ابتدا توسعه را شروع کنند؛ روی داشبوردها و نظارت تمرکز میکنند و سپس با استفاده از طراحی و تحلیل جزئیات، برنامهریزی سناریو را انجام داده و سپس به اتوماسیون میپردازند و قبل از توسعه دادن مدیریت و نظارت، روبه عقب کار میکنند. (البته برای انجام اتوماسیون بیشتر از تیمهای تجاری خانگی، به جای واحد IT استفاده میشود).
ممکن است برای نامگذاری آن از سیستم مدیریت فرآیند کسب و کار نسخه 2 ، سیستم مدیریت فرآیند کسب و کار نسخه 4 یا iBPMS 4 یا چیزی کاملاً متفاوت استفاده شود. حتی ممکن است بازاریان در این مورد تصمیم بگیرند.
انتخاب سیستمهای بازطراحی شده مدیریت فرایند کسب و کار:
اما آنچه مسلم است این است که با تماشای رفتار فعالانی مانند Signavio، Celonis، Nintex، و Abbyy، همراه با استفاده مجدد از نرم افزار AGs، این روند آغاز میگردد. البته ما هنوز باید ببینیم پولهای هنگفت در چه جاهایی شرطبندی میکنند. هنوز با وجود این که SAP سبب میشود همه مشتریان آن به معماری جدید مهاجرت کنند؛ پولهای زیادی وجود دارند که میتوانند در زمینههای جدیدی خرج شوند.(اگر فردی مجبور باشد سیستم SAP قدیمی خود را عوض کند؛ کسی نمیتواند به او بگوید باید از SAP دیگری استفاده کند. شاید زمان خوبی باشد که استفاده از سیستم دیگری را انتخاب کند). در ضمن مراقب استفاده بیشتر از RPA، مدلینگ و فضاهای فرایند کاوی باشید و به ادغام شوندگان و مالکان اضافی در فضای توسعه بدون کد یا با کد کمتر، تخفیف ندهید.
البته اگر این دیدگاه اشتباه باشد؛ مشتریان احساس چالش خواهند کرد؛ زیرا لازم میشود آنها خودشان ابزارها و مجموعههایی را گردآوری کنند. در حالی که این مسئله ممکن است از برخی جنبهها ساده باشد؛ مشکل معامله با تعداد زیادی از فروشندگان و مدیریت چندین قرارداد با مدلهای قیمت گذاری مختلف، فقط کارها را پیچیده میکند. مانند سایر بازارها چیزی که میتوانیم از آن مطمئن باشیم این است که پیچیدگی برای مشتریان فقط پذیرش بازار را محدود یا کند میسازد. با این وجود، ایده اجبار به استفاده از چندین ابزار از فروشندگان مختلف، سبب باز شدن بازار برای سایر گروهها میشود. طبیعتاً شما به فردی مانند ServiceNow به عنوان یک بازیکن سیستم مدیریت فرایند کسب و کار یا iBPMS فکر نمیکنید. اما اگر شما یک مشتری ServiceNow بودید؛ انتخاب مجموعهای از فروشندگان که در پلتفرم Now.com کار میکنند و میتوانستند در یک قرارداد استفاده شوند؛ ممکن بود جذاب باشد. در مورد سایر پلتفرمها با فروشندگان در بازار یکپارچه نیز همینطور است.
میتوانید همین الان با تیم بهفا برای مشاوره رایگان، درارتباط باشید.
بدون دیدگاه