ایران جزو محدود کشورهایی است که در آن در ادبیات دانش فرآیندی، واژه BPMN و BPMS از BPM محبوبتر و با اذهان مردم آشناتر است.
نویسنده: عباس بیات
ایران جزو محدود کشورهایی است که در آن در ادبیات دانش فرآیندی، واژه BPMN از BPM محبوبتر و با اذهان مردم آشناتر است. در شکل A کشورهایی که در آنها BPMN بیشتر از BPM جستوجو میشود با رنگ قرمز و بالعکس با رنگ آبی مشخص شده است.
این اقبال به BPMN به عنوان یک زبان مدلسازی در شرایطی است که BPM به تازگی در ایران مورد استفاده قرار گرفته و هنوز آنچنان که باید فرهنگ استفاده از BPM نه در دانشگاهها و نه سازمانها جا نیفتاده است. حتی زیاده نیست اگر بگوییم که دانش BPM هنوز در ایران ناشناخته است و حوزههای مختلف آن مورد دقت واقع نشده است. از این رو باید پرسید این حجم از ابزار زدگی ناشی از چیست؟ چگونه ما از مفاهیم به سرعت عبور کرده و ابزارها را مورد استفاده قرار میدهیم؟ مگر نه اینکه ابزارها در خدمت مفاهیم هستند و اگر مفاهیم به درستی فهمیده نشوند، استفاده از ابزار نه تنها راه به جایی نمیبرد بلکه ممکن است نتیجه معکوس دهد.
همچنین علاقه مردم ایران به BPMS بیشتر از BPM است. در شکل B مشاهده میشود که در تمامی دنیا، تنها ایران است که در آن BPMS بیشتر از BPM جستوجو میشود. این در حالی است که BPMS یک تکنولوژی پشتیبانی و تسهیل BPM در سازمانها است. همانطور که عنوان شد گویا عبور سریع از مفاهیم، در کشور ما بسیار رایج است. آیا باید ریشههای این نوع نگاه غیردقیق و غیرعلمی را در فرهنگ تکنوکراسی جستجو کرد؟
بدون دیدگاه