فرآیندکاوی یک روش نسبتا جدید است که برآمده از نیاز اتصال دادهکاوی و مدیریتفرآیند کسب و کار است. دادهکاوی بر تحلیل دادههای بزرگ متمرکز است، در حالی که مدیریت فرآیند کسب و کار بر مدلسازی، کنترل و بهبود فرآیندهای کسب و کار تمرکز دارد. فرآیندکاوی پلی است که این فاصله را از میان برمیدارد و تحلیل داده را با مدلسازی، کنترل و بهبود فرآیند کسب و کار ترکیب میکند.
هرچند که فرآیندکاوی و دادهکاوی هر دو از کار با داده آغاز میشوند، اما تکنیکهای دادهکاوی معمولا غیرفرآیندمحور هستند و تمرکزی بر دادهرویداد ندارند. برای تکنیکهای دادهکاوی، ردیف ها (نمونهها) و ستونها (متغیرها) میتوانند هر چیزی باشند. برای تکنیکهای فرآیندکاوی، ما فرض میکنیم که دادهرویدادها، به نمونههای فرآیند یا فعالیتها اشاره میکند. به علاوه، رویدادها به ترتیب هستند و فرآیندهای ابتدا تا انتها نسبت به الگوهای محلی، مورد توجه بیشتری هستند.
مدلهای فرآیند ابتدا تا انتها و همزمانی در فرآیندکاوی ضروری هستند. به علاوه، موضوعاتی مثل کشف فرآیند، آزمون انطباق و تحلیل گلوگاهها با تکنیکها و ابزارهای دادهکاوی سنتی قابل دستیابی نیستند.
بعضی با ارائه تعریفی جامعتر از دادهکاوی، فرآیندکاوی را نیز جزئی از آن میدانند و این کار هیچ ایرادی ندارد. چرا که فقط تفاوت در تعریف است. هرچند، باید این نکته را در نظر بگیریم که کتاب های قدیمی در زمینه دادهکاوی، فرآیند را در نظر نمی گیرند و اصلا به سوال های مرتبط با عملکرد (مثل گلوگاهها در فرآیند) و انطباق (مثل کمیتسنجی و تشخیص انحراف از بعضی مدلهای معیار) اشاره ای نمیشود. به علاوه، هیچ یک از ابزارهای قدیمی دادهکاوی، تکنیکهای فرآیندکاوی را به شیوه رضایت بخشی، پشتیبانی نمی کنند.
دادهکاوی و فرآیندکاوی رویکردهایی مکمل هستند که میتوانند یکدیگر را تقویت کنند. مدلهای فرآیند (زمانی که کشف شوند و با نگارهرویداد هماهنگ شوند)، اساس را برای طرح سوالات با ارزش دادهکاوی ارائه میکنند.
ترجمه و تنظیم: ادیب ضیائی
بدون دیدگاه