فرآیندکاوی یک روش تجزیه و تحلیل فرآیند است که هدف آن کشف، نظارت و بهبود فرآیندهای واقعی (نه فرآیندهای فرضی) است، که این کار به راحتی با استخراج دانش از نگارههای رویداد موجود در سیستم اطلاعات فعلی سازمان صورت میگیرد. فرآیندکاوی از ارائهی خالص دادههای کلیدی فرآیند، شناسایی روابط متقابل فرآیندها، ارائه آنها به صورت تحلیل گرافیکی به منظور تشخیص مشکلات و پیشنهاد بهبود در کیفیت مدلهای فرآیند فراتر میرود. با فرآیندکاوی، شناسایی و تمایز قائل شدن برای مشکلات بر اساس حقایق ممکن میشود، نه بر اساس تخلفات و یا شهود. فرآیندکاوی به دنبال مقابله بین دادههای رویداد (رفتار مشاهده شده) و مدلهای فرآیند (به طور دستی یا خودکار کشف شده) است. از طریق جفت کردن دادههای رویداد و مدلهای فرآیند، امکان بررسی انطباق، تشخیص انحراف، پیشبینی تأخیر، پشتیبانی تصمیمگیری و طراحی مجدد فرآیند ممکن خواهد شد.
گارتنر گزارش خود را در مورد فرآیندکاوی در سال 2008 با عنوان “کشف خودکار فرآیند کسب و کار” (ABPD) آغاز کرد. گروه کار موسسه مهندسین برق و الکترونیک (IEEE)، که در سال 2009 تأسیس شد، در اواخر سال 2011، بیانیهای برای ارتقاء فرآیندکاوی به عنوان ابزاری جدید برای بهبود (طراحی)، کنترل و پشتیبانی فرآیندهای کسب و کار منتشر کرد. تقریباً در همان زمان، یکی از پدران فرآیندکاوی، پروفسور ویل ون دالالست، اولین کتاب را درباره فرآیندکاوی در سال 2011 منتشر کرد که به تازگی تحت عنوان « فرآیندکاوی: علوم داده در عمل» به چاپ رسیده است.
استفاده از فرآیندکاوی در یک سازمان قابلیتهای زیر را ارائه میدهد:
- کشف خودکار مدلهای فرآیند، استثنائات و نمونههایی از فرآیندها به همراه فراوانیها و آمارهای اساسی.
- کشف و تجزیه و تحلیل خودکار تعاملات مشتری، و همچنین همسویی با فرآیندهای داخلی.
- درک دیدگاههای مختلف در مورد عملیات، نه فقط یک دیدگاه فرآیندی.
- نظارت بر شاخصهای عملکرد کلیدی با استفاده از داشبورد در زمان واقعی.
- قابلیتهای تأییدپذیری و تحلیل شکاف.
- تجزیه و تحلیل پیشگویانه، تجزیه و تحلیل تجویزی، تست و شبیهسازی سناریو با دادههای متنی.
- بهبود مدلهای فرآیند موجود یا قبلی با استفاده از دادههای اضافی از سوابق ذخیره شده.
- آماده سازی دادهها و پشتیبانی از پاکسازی دادهها.
- ترکیبی از مدلهای مختلف فرآیند که با هم در یک پانل فرآیندکاوی تعامل دارند.
- پشتیبانی از تجسم نحوهی همکاری فرآیندها به ایجاد ارزش در کسب و کار (مانند مدلهای عملیاتی کسب و کار) – محاسبه فرآیندها.
- همکاری موثر بین کسب و کار و IT.
- استانداردسازی فرآیندهای کسب و کار.
- بهبود تعالی عملیاتی با بهینهسازی فرآیندها.
فرآیندکاوی اطلاعات ثبت شده در نگارههای رویداد را بهکار میبرد تا تجزیه و تحلیل فرآیند واقعی را انجام دهد.
سه نوع اصلی فرآیندکاوی وجود دارد:
- کشف، که یک نگاره رویداد را وارد میکند و یک مدل فرآیند بدون استفاده از هرگونه اطلاعات قبلی و تنها با کمک الگوریتمهای فرآیندکاوی تولید میکند.
- مطابقت، جایی که مستندات رویداد (فرآیندهای واقعی) و مدلهای فرآیند مربوطه (فرآیندهای ایدهآل و از پیش تعیین شده در BPMN) مقایسه میشوند، و در نتیجه انطباقها یا تفاوتها به منظور تشخیص انحرافات یا ناکاراییهای بین مدل مفهومی فرآیند و فرآیندهای ایدهآل شناسایی میشود.
- ارتقا (توسعه)، جایی که که در آن مدلهای فرآیند با توجه به دادههای فرآیند واقعی سازگار شده و بهبود یافتهاند.
فرآیندکاوی شامل دو گام اصلی است:
گام 1: انتخاب و اولویتبندی فرآیند، که اهداف بهبود را به وضوح مشخص میکند و تعیین میکند که ارزش کسب و کار در بخشهای مختلف سازمان چگونه ایجاد شده است و فرآیندهای سطح بالا چگونه روی ایجاد ارزش تاثیر میگذارند.
گام 2: ضبط اطلاعات فرآیند برای بهبود آن به عنوان یک مدل فرآیند.
“سانتیاگو آگویر” یک متودولوژی کاربرد فرآیندکاوی را با راه حلهای فرآیندکاوی با هدف طراحی مجدد و بهبود فرآیندهای تجاری در کتاب “فرآیندکاوی: مبانی و متودولوژی کاربرد” ارائه میدهد. این متودولوژی شامل چهار مرحله (تعریف پروژه، آمادهسازی دادهها، تجزیه و تحلیل فرآیند و طراحی مجدد فرآیند) است و هر یک از این مراحل به گامهای خاصی تقسیم میشود و یک روش 19 قدمی به صورت زیر ایجاد میشود:
تحقیق و بازار” در تحقیق “بازار تجزیه و تحلیل فرآیند با انواع فرآیندکاوی (کشف فرآیند، مطابقت فرآیند و ارتقای فرآیند) پیشبینی جهانی تا سال 2023″، توضیح میدهد که انتظار میرود حجم بازار جهانی تحلیل فرآیندها از 185.3 میلیون دلار در سال 2018 به 1421.7 میلیون دلار آمریکا تا سال 2023 رشد کند، در نرخ رشد سالیانه مرکب (CAGR) 50.3% در دوره پیشبینی شده. به گفته تحلیلگر، پیادهسازی تحول دیجیتال (که کاربران را از تجزیه و تحلیل و درک فرآیندهای کسب و کار آگاه میکند) و ورود کسب و کار الگوریتمی، عوامل اصلی محرک بازار تجزیه و تحلیل فرآیند هستند. در این تحقیق، در مورد پیادهسازی فرآیندکاوی در یک سطح جغرافیایی نتایج زیر بهدست آمده است:
- در میان تعداد زیادی از ارائهکنندگان نرمافزار فرآیندکاوی که در منطقه فعالیت میکنند، اروپا بزرگترین حجم بازار را به دلیل پذیرش گستردهی نوآوریها و تکنولوژیهای تجزیه و تحلیل نشان میدهد (نقشه ارائهدهندگان را مشاهده کنید). آلمان و هلند، کشورهایی هستند که در بازار تجزیه و تحلیل فرآیند در اروپا شرکت دارند.
- آمریکای شمالی بالاترین نرخ رشد را نشان میدهد، که بزرگترین فرصت را در بازار تجزیه و تحلیل فرآیند دارد.
با تحلیل نقشهی ارائهدهندگان راهحلهای فرآیندکاوی در بازار که توسط کشورهای مبدأشان مکانیابی شده است، مشاهده میکنیم که آلمان، هلند و ایالات متحده، اصلیترین کشورهایی هستند که راه حلهای فرآیندکاوی را ارائه میدهند.
شکل زیر نشان میدهد که کسب و کار در حال رشد فرآیندکاوی عمدتاً پس از سال 2008 به ایجاد شرکتهای مختص این کسب و کار منجر شده است، و برخی از ارائهدهندگان سنتی BPM (که قبلاً تأسیس شده بودند) نیز علاقهمند به ارائهی نرمافزار خود برای استخراج فرآیند هستند. با توجه به حجم ارائهدهندگان توسط تعداد کارکنان، “شرکتهای دارای 11 تا 50 کارمند” غالب هستند.
تحول دیجیتال معمولاً سه تغییر اصلی در سازمان ایجاد میکند:
- تغییر پیشنهاد محصولات و خدمات
- تغییر زنجیره ارزش
- تغییر مدل کسب و کار.
به منظور اجرای زنجیره ارزش جدید که محصولات و خدمات جدیدی را برای ارضای مدل جدید کسب و کار تولید میکند، سازمانها مجبورند تمامی فرآیندهای فعلی را برای تغییرات لازم برای دستیابی به تحولات دیجیتال بررسی کنند. نادیده گرفتن فرآیندهای واقعی سازمانها، فرآیندکاوی را به راه حلی برای تجزیه و تحلیل فرآیند تبدیل میکند، که برای سازمانهای دولتی و خصوصی جالب است. فرآیندکاوی قبل از آغاز هر گونه ابتکار به منظور بازسازی و بهینهسازی فرآیندها و همچنین از طریق تجزیه و تحلیل برای تشخیص فرصتها در زمینه دیجیتالسازی، دیدگاه و درک درستی از عملکرد واقعی عملیات و فرآیندهای کسب و کار را فراهم میآورد. ارائهدهندگان مختلف نرم افزار فرآیندکاوی ، راه حلهای جامعی را ارائه میدهند که تشخیص فرآیندهای کسب و کار را از طریق ثبت وقایع سیستمهای اطلاعاتی که در سازمانها استفاده میشود، تسهیل میکند.
بدون دیدگاه