از آنجایی که فشار بازار، کسب و کار را مجبور کرده است تا شیوههای جدیدی را برای ماکزیمم کردن کارایی (و در عین حال افزایش رضایت مشتری) پیدا کند، بسیاری از شرکتها به دنبال ایجاد یک “دوقلوی دیجیتال” برای کمک به بهبود خود هستند. در این مطلب خواهیم دید که فرآیندکاوی چه تأثیری بر ایجاد این دوقلوی دیجیتال سازمان میتواند داشته باشد.
دوقلوی دیجیتال چیست؟
دوقلوی دیجیتال یک سازمان (DTO)، یک ماکت – یک مدل مجازی – از یک فرآیند، محصول یا خدمت واقعی است. شما را قادر می سازد تا محصول، خدمت یا فرآیند خود را در یک نمونه دیجیتال، تحلیل و بهینهسازی کنید؛ تا بتوانید کارها به طور مکرر انجام دهید یا مسائل را قبل از اینکه به مشکلات دنیای واقعی تبدیل شوند، بیابید.
مفهوم DTO جدید نیست. در حقیقت، بیش از یک دهه است که دوقلوی دیجیتال برای تشخیص عملکرد موتورها و آسیابهای بادی و شبیهسازی در صنایع مختلف مانند صنعت هوایی و معدن استفاده شده است. اما این ایده به تدریج مورد توجه قرار گرفته است و در سه دهه اخير در فهرست 10 تکنولوژی استتراتژیک برتر گارتنر قرار داشته است.
دقیقاً مانند یک دوقلو در دنیای واقعی، دوقلوی دیجیتال هم یک کپی ایستا نیست. بلکه یک نمایش پویا از آن چیزی است که رخ میدهد و جهت اقتباس در زمان واقعی هماهنگ شده است. این جفت شدن از دنیای مجازی و فیزیکی، نوعی بینش را فراهم میکند که مانع از خرابی میشود، فرصتهای جدید را برجسته میکند و حتی میتواند به شما در برنامهریزی برای آینده کمک کند.
انجام دوگانهی عملیاتهای کسب و کار
مقدار بی حد و حصر دادهی دردسترس از طریق اینترنت اشیا (IoT)، دلیل کلیدی جلب توجه دوقلوی دیجیتال است. یکی از پیشبینیهای IDC در مورد دوقلوی دیجیتال توسعه یافته است: شرکتهایی که در تکنولوژی DTO سرمایهگذاری میکنند بهبود 30 درصدی چرخه زمانی در فرآیندهای بحرانی خود ایجاد خواهند کرد.
DTO یک وعده فریبنده برای افزایش بهرهوری، و پتانسیلی مضاعف برای صرفهجویی در منابع و بهبود سرعت و رضایت مشتری است. اگر بتوانید ببینید که چه اتفاقی در فرآیندهای اصلیتان رخ میدهد و سفر مشتریتان را ردیابی کنید، میتوانید تغییرات مناسبی را برای بهبود معنیدار ایجاد کنید. به طور خلاصه، دوقلوی دیجیتال شما میتواند نشان دهد که چگونه بهترین ارزش را برای ذینفعان خود به ارمغان آورید.
اولین قدم چیست؟ دیجیتال به “داده” بستگی دارد. در واقع، دو محرک اصلی برای دوقلوی دیجیتال، داده ها و تحلیلگرها هستند. همراه با IoT، عملیات امروز کسب و کار و سیستمهای اطلاعاتی پشتیبان آنها، منبعی اولیه برای دادهها هستند، زیرا هر مرحله از هر اقدام در هر فرآیند اصلی، فرآیند پشتیبانی و فرآیند فرعی ردیابی میشود.
اگر سیستمهای خودتان بتوانند داده مورد نیاز را ارائه دهند، پس از آن بهترین رویکرد برای استخراج و تحلیل آنها چیست؟
استفاده از فرآیندکاوی به عنوان آینه
فناوری فرآیندکاوی عامل اصلی ساخت DTO میباشد. از آنجایی که به طور مستقیم از دادههای سیستمهای عملیاتی خودش برای ایجاد تجسم گامهای فرآیند استفاده میکند، سرعت بالایی دارد و مانند روش های سنتی (نقشه برداری و مدل سازی فرآیند)، به خطاها یا ذهنیتهای مختلف وابسته نیست.
فرآیندکاوی همچنین لایهای از مفهوم سازمانی برایتان فراهم میکند؛ و به شما این امکان را میدهد که فراتر از عملیاتهای فرآیند ببینید تا دقیقاً متوجه شوید که چرا اتفاقها آن طوری که هستند رخ میدهند.
یک مزیت مضاعف در فرآیندکاوی انعطافپذیری آن است. اگر شما یک سازمان بزرگ یا صاحب فرآیندی پیچیده هستید، میتوانید با یک دید متمرکز بر یک فرآیند خاص end-to-end شروع کنید.
گارتنر در سال 2018 در “راهنمای بازار برای فرآیندکاوی” اشاره کرده است که “فرآیندکاوی به بخشی ضروری در هر گونه نوآوری تحول کسب و کار تبدیل خواهد شد و مطمئناً میتواند در هدایت نوآوریهای دیجیتال کسب و کار به وسیلهی ارائه بخشی متصل کننده برای داده و این دوقلوی دیجیتال سازمان کمک کند.”
گارتنر پیشبینی میکند که تا سال 2020، 50% از شرکتها از دوقلوی دیجیتال استفاده خواهند کرد. به نظر میرسد، پس از آن، پتانسیلی اسطورهای و جدید برای این راه حل در حال ظهور وجود دارد. و شرکتهایی که به دنبال مزیت هستند میتوانند موفقیت خود را با استفاده از تکنولوژی فرآیندکاوی تضمین کنند.
ممنون خوب بود
یک نمونه اجرا شده یا مثال واقعی نیز برای درک بهتر اضافه نمایید.