در مطالب پیشین شش فاکتور موفقیت بلوغ BPM را معرفی کردیم و به ترتیب در خصوص تشریح هماهنگی استراتژیک، حاکمیت و افراد صحبت کردیم. در این پست قصد داریم فاکتور فرهنگ را به صورت جزییتر مورد بررسی قرار دهیم.
فرهنگ سازمانی در اصل به ارزشها و باورهای افراد شاغل در سازمان اشاره دارد و بیان میدارد تا چه حد این تفکر فرآیندی و نگرش مثبت نسبت به بازطراحی فرآیند را تحریک میکند. فرهنگ حوزههای ذیل را پوشش میدهد:
۱. پاسخگویی به تغییرات فرآیند
سازمان تا چه حد تغییر فرآیند را میپذیرد و به آن پاسخ میدهد؟
۲. تعیین ارزشها و باورهای فرآیند
میزان تفکر در خصوص ارزشها و باورهای شرکت چگونه است؟
۳. پایبندی به طراحی فرآیند
شرکتکنندگان در فرآیند به چه میزان به طراحی فرآیند وفادار میمانند؟
۴. توجه رهبری به BPM
رهبران کلیدی سازمان از BPM حمایت میکنند؟
۵. شبکههای اجتماعی BPM
آیا شبکههای اجتماعی برای شکلدهی و انتشار BPM در سازمان به کار گرفته میشود؟
پاسخگویی به تغییرات فرآیند توضیح میدهد که چقدر برای ذینفعان فرآیند آسان است که شیوههای جدید اجرای فرآیندها را بپذیرند. یکی از مزیتهای کلیدی BPM، توانایی یک سازمان برای پاسخ سریع به تغییرات محیطی و نوآوری داخلی است. به همین دلیل BPM اغلب به عنوان یک قابلیت پویا توصیف میشود. پیشنیاز کلیدی برای تغییر، تمایل به تغییر است و این تمایل عمیقا در فرهنگ سازمانی کدگذاری شده است. اگر چنین چیزی وجود نداشته باشد، نیاز به تلاش مداوم در بازه زمانی طولانیتر برای پرورش این پاسخگویی لازم است.
ارزشها و باورهای فرایندی به این که چگونه اعضای سازمان صراحتا در مورد فرآیندها فکر میکنند و نگرش مثبت به این موضوع دارند، مربوط میشود. به عنوان مثال، آیا کارکنان به طور طبیعی خود را به عنوان شرکتکننده فرآیند میبینند که به هدف کلی یک فرآیند کمک میکنند یا خودشان را به عنوان زیردستان به یک مدیر در یک واحد خاص سازمان تصور میکنند؟ در سازمانهایی که یک فرهنگ BPM قوی دارند، ما اغلب فرآیندهایی را که به طور واضح در اسناد راهبردی مانند چشمانداز شرکت، بیانیه ماموریت یا توصیف گزاره ارزش ذکر شده، پیدا میکنیم. هنگامی که فرایندها اغلب در این زمینه ذکر میشوند، محتمل است که اشخاص کلیدی در سازمان نگرش بسیار مثبت به BPM داشته و بسیاری از کارکنان درک خوبی از مفاهیم BPM دارند.
هنگامی که به صورت کلی نگرش مثبت به BPM ایجاد شد، مشاهده میشود که پایبندی به طراحی فرآیند، که حوزه قابلیت بعدی فرهنگ است، بالا است. این جنبه با پذیرش کلی اصول و ایدههای BPM به اندازه پیشرفتهای فرآیند خاص که از پروژههای بازطراحی نشات میگیرد، ارتباط نزدیکی دارد. مشارکتکنندگان فرآیند که به طراحی فرآیند پایبند هستند بیشتر به این ترتیب عمل میکنند، زیرا آنها دارای درک عمیقتر وابستگیهای بین وظایف مختلف در فرآیند هستند. چنین نگرشی، دارایی هر پروژه BPM و برنامه BPM است.
پشتیبانی از مدیریت فرآیند اغلب به عنوان مهمترین فاکتور موفقیت ذکر شده است. چنین حمایتی نیازمند توجه مستمر رهبری به BPM در سطوح مختلف است. این امر به نوبه خود مستلزم تلاشهای مداوم کلیه افراد درگیر در پروژههای مختلف BPM است. از طرفی مالکین این فرآیند همیشه باید اقدامات اعضای پروژه خود را از دید تاثیر عمدهای که میتوانند به منظور افزایش توجه رهبری انجام دهند، ارزیابی کنند.
در نهایت، اصول و ایدههای BPM نه تنها برای تحلیلگران فرآیند بلکه باید برای هر گروه ذینفع در سازمان واضح باشد. شبکههای اجتماعی BPM همه ابتکارات را فراتر از پروژههای تعریفشده به صورت رسمی تعریف میکنند که تبادل تجربیات در جوامع BPM از عمل و یا رویدادهای سازماندهیشده را تحریک میکند. چنین انجمنی برای انتشار BPM در سازمان و برای پرورش اعتبار آن اهمیت زیادی دارد. اغلب چنین رویدادهایی با تکنولوژیهای رسانهای اجتماعی مانند فیس بوک یا توییتر حمایت میشوند.
افسانه رویائی
بدون دیدگاه