مدیریت فرآیندهای کسب و کار به عنوان یک استراتژی ضروری برای ایجاد و حفظ مزیت رقابتی با رویکرد و نظارت بر فرآیندهای شرکتی محسوب میشود. این در حالی است که به شناسایی عوامل موفقیت برای مدیریت پروژههای مرتبط با فرآیند کسب و کار، و ریسکهای مربوط به این پروژهها کمتر توجه شده است. در این پست، مروری بر ریسکهای مرتبط با پروژه های BPM در طول مراحل چرخه عمر BPM داریم.
مراحل چرخه عمر عبارتند از:
1- آنالیز
2- آنالیز – طراحی
3- طراحی
4- طراحی – پیادهسازی
5- پیادهسازی
7- اجرا
8- نظارت
9- اجرا و نظارت – کنترل
10- کنترل
در زیر ریسکهای شناسایی شده هریک را بیان میکنیم.
- تجزیه و تحلیل بدون در نظر داشتن استراتژی شرکت / فرآیند / وظیفه
- عدم تعریف اهداف / ارزش های فرآیند با زبان قابل درک برای ذینفعان فرآیند
- تمرکز بیش از حد بر متغیرهای فنی
- عدم ارتباط ریسکهای سیستماتیک / سازمانی با تجزیه و تحلیل
- زبان تجزیه و تحلیل قادر به ارائه معانی فرآیند نیست.
- عدم توانایی برقراری ارتباط بین خروجیهای مرحله آنالیز و مدلهای طراحی
- از دست دادن اطلاعات در طول طراحی نقشه فرآیندی
- زبانهای مدل سازی قادر به ارائه معانی فرآیند نیستند.
- طراحی با استفاده از تکنولوژیهای مدلسازی ناسازگار است.
- عدم ارتباط بین طراحان فرآیند و ذینفعان فرآیند
- طراحان چشمانداز سازمانی طراحی فرآیند را نادیده میگیرند.
- در طراحی، مکانیزمهای مدیریت ریسک گم شدهاند.
- ترجمه غلط از مدلهای فرآیند در پیادهسازی
- عدم استفاده از روش طراحی و روش پیادهسازی
- عدم نمایش نتایج پیادهسازی برای مدیران سطح بالای سازمان
- فقدان دانش مديريت فرآيند در سطح مديريت
- تمرکز بر مسائل فنی
- مدلها برای زیرساخت فعلی مناسب نیستند.
- مدلهای حاصل از ساختار سازمانی فعلی متناسب نیستند.
- عدم انتقال و شفافسازی برنامههای تحول و پیادهسازی
- ذینفعان فرآیند تصوری اشتباه از فرآیندهای جدید و نقش خود در پیادهسازی دارند.
- عدم ارتباط و زبان مشترک میان ذینفعان پروژه
- مقاومت ذینفعان برای انجام فعالیتهای فرایند گرا
- زمانبر بودن سازگار شدن افراد سازمان با فعالیتهای فرآیندگرا
- نارضایتی ذینفعان از رهبران فرایندگرا
- تغییر ترکیب ذینفعان در طول زمان اجرا
- سیستم ناپایدار
- تغییر ارائه دهندگان سیستم
- الزامات قانونی جدید، عملکردهای فعلی را غیر قانونی میکند.
- فقدان استراتژیهای نظارت، برنامهها، اهداف و روشها
- قواعد غیرشفاف نظارتی
- عدم وجود یک سیاست فیلترینگ دقیق اطلاعات
- نظارت بدون دیدگاه کیفی (به عنوان مثال، تمرکز عددی)
- تفاوت اهداف نظارت شده با اهداف طراحی اصلی
- نظارت بیش از حد
- عدم انتقال دادههای خام به اطلاعات مفید
- عدم مدیریت در ادغام کانالهای اطلاعاتی متعدد
- دخالت انسانی بدون ثبت در روند
- عدم گزارش مسائل حیاتی برای پاسخ به موقع
- عدم وجود استاندارد برای ارزیابی سیاستها / روشها
- تفاوت اهداف کنترل با اهداف طراحی فرآیند
- تفسیر اشتباه اطلاعات کنترلی
- عدم برقراری ارتباط درست بین دادههای کنترلی به دادههای کسب و کار
- عدم ارزیابی متغیرهای استراتژیک و خارجی
تهیه و تنظیم: سپیده جوزدانی
بدون دیدگاه